در شهرهای معدن کبالت مانند کولوزی، صدها کودک از کلبه های پر آب بیرون می آیند تا از دیواره های سنگی و گودال 50 متری سایت های معدن صنعتی مجاور بالا بروند. برخی در داخل تعداد زیادی سنگر و تونل حفر شده در دیوارهای گودال به دنبال کبالت هستند. برخی دیگر از حصارهای بتنی بالای دیوارههای گودال بالا میروند تا درون گودالهای اصلی معدن را حفاری کنند. یکی از حفاریها به نام پاسکال به من میگوید: «در حال بالا رفتن از اینجا [pit] دیوار قسمت سخت آن است بالا رفتن از دیوار بتنی آسان است.”
پاسکال یکی از بیشماری «معدنهای صنعتگر» است که برای کبالت در جمهوری دموکراتیک کنگو حفاری میکنند. این اصطلاح عجیب ماهیت بسیار خطرناک کار آنها را رد می کند. در واقع، روز بعد، مصیبت بزرگی برای برخی از معدنچیان صنعتگر رخ خواهد داد.
من لوبوی 10 ساله را در پای یکی از دیوارهای بزرگ گودال ملاقات می کنم. او یک کیسه رافیا را به من نشان می دهد که حاوی چندین تکه کوچک هتروژنیت، منبع اصلی کبالت در کنگو است. لوبو میگوید وقتی کیسه را پر کرد، کبالت را به «خانههای خرید» نزدیک به قیمت 1 دلار میفروشد. نمایندگان چینی در خانههای خرید، کبالت را به شرکتهای معدنی خارجی میفروشند. درست مانند آن، کبالت جمع آوری شده توسط یک کودک در کنگو وارد زنجیره تامین رسمی می شود.
از لوبو می پرسم که چرا به جای رفتن به مدرسه، کبالت جمع می کند؟
او پاسخ می دهد: ما پول نداریم.
لوبو مجبور شد مدرسه را ترک کند که والدینش دیگر توانایی پرداخت هزینه های 5 دلاری در ماه را نداشتند. تعداد بیشماری از معدنچیان صنعتگر مریض شدند یا جان باختند، زیرا کووید مانند آتشسوزی در جوامعشان گسترش یافت و هزاران کودک دیگر مجبور شدند برای جبران درآمد از دست رفته مدرسه را ترک کنند تا به دنبال کبالت بگردند.
دکتر الکس شیهوتو بیماران کووید را در بزرگترین بیمارستان در استان لوالابا، در جنوب جمهوری دموکراتیک کنگو درمان می کند. او شمارش را از دست داده است که چه تعداد از بیمارانش معدنچیان صنعتگر بودند.
دکتر Tshihutu توضیح داد: “کووید بر معدنچیان صنعتگر فشار آورد تا زمانی که معادن بزرگ بسته شدند، کبالت تهیه کنند.” وی گفت که این بیماری به سرعت در جوامع معدنی گسترش یافت زیرا حفاران در شرایط تنگ در سنگرها و تونل ها کار می کردند. فاصله گذاری اجتماعی و پوشیدن ماسک غیرممکن بود.
دکتر شیهوتو گفت: «کسانی که به معادن صنایع دستی رفتند، در هنگام بازگشت به خانه، در شیوع بیماری در خانواده های خود نقش داشتند. در اوج، از هر 10 بیمار من، چهار نفر فوت کردند.»
کار خطرناک
کار خطرناک کودکانی مانند لوبو نه تنها برای بقای خانواده آنها، بلکه برای ما نیز حیاتی بود. پس از شیوع همهگیری کووید-19، جهان بیش از هر زمان دیگری به دستگاههای شارژی برای ادامه کار و حضور در مدرسه از خانه متکی بود. باتری های این دستگاه ها به کبالت نیاز دارند و تقریباً 70 درصد از عرضه جهانی کبالت در کنگو استخراج می شود. زمانی که شرکتهای معدنی خارجی به دلیل نگرانیهای ایمنی، فعالیتهای خود را به حالت تعلیق درآوردند، معدنکاران صنعتگر کسانی بودند که کبالت ما را به جریان انداختند.
صبح روز بعد از ملاقاتم با لوبو، در 5 نوامبر 2021، متوجه شدم که یکی از تونل های کبالت که توسط معدنچیان صنعتگر حفر شده بود در داخل یکی از معادن صنعتی نزدیک به جایی که او را ملاقات کرده بودم، فرو ریخته است. تونل ها اغلب در استان های معدنی فرو می ریزند، به ویژه در فصل بارانی که شفت ها ضعیف می شوند. حفاران خطرات را می دانند، اما فشار برای تغذیه کبالت در زنجیره تامین بیشتر از همیشه است.
من سعی کردم حادثه را بررسی کنم، اما سربازان از قبل دسترسی به معدن را مسدود کرده بودند. حقیقت آنچه اتفاق افتاده است هرگز نباید فاش شود، زیرا مستقیماً با اظهارات شرکتهای فناوری و خودروهای الکتریکی روبهروی مصرفکنندگان مبنی بر پاک بودن زنجیرههای تامین کبالت آنها در تضاد است.
با این حال، حقیقت آشکار است – مردم کنگو در ته زنجیره تامین کبالت در شرایطی کار می کنند که به طرز تکان دهنده ای یادآور برخی از بدترین دوره های برده داری استعماری در آفریقا است. آنها یک یا دو دلار در روز در شرایط مخاطره هولناک به دنبال موجودیت زیر بشری هستند، در حالی که شرکت هایی که در بالای زنجیره هستند تریلیون ها ارزش دارند.
حقوق و کرامت
راه حل این بی عدالتی چیست؟
از نظر مفهومی، ساده است — کارگران معدنی در کنگو باید با حقوق و منزلت یکسانی رفتار کنند که هر کارمند دیگری که در دفتر مرکزی شرکت های فناوری و برق کار می کند. فقط به این دلیل که مردم کنگو با چند هزار مایل و چند لایه در زنجیره تامین از مرکز اصلی شرکت جدا شده اند، به این معنی نیست که ارزش انسانیت آنها کمتر است – به ویژه در طول یک بیماری همه گیر که در حال حفاری کبالتی هستند که زندگی ما را تسهیل می کند.
حقوق و حیثیت برابر حداقل به معنای رسمیت بخشیدن به کار آنها با قراردادها، دستمزدهای مناسب، تجهیزات حفاظتی، ساعات کار ثابت، حمایت پزشکی، برنامه هایی برای آموزش کودکان، راه های ایمن جبران خسارت، و مطلقاً عدم حفر تونل خطرناک است. مکانیسم های شخص ثالث و مستقل برای حسابرسی این استانداردها نیز باید ایجاد شود.
پیادهسازی سیستمی مشابه مدل GoodWeave برای صدور گواهینامه زنجیره تامین در بخش پوشاک و نساجی جنوب آسیا شروع خوبی خواهد بود. این سیستم شامل تیمهای مستقلی از بازرسان میشود که ممیزیهای اعلامنشده از شرایط کار در سایتهای معدن را انجام میدهند تا از حفظ کد استانداردهای کار اطمینان حاصل کنند. این استانداردها همچنین باید شامل حداقل سطح سرمایه گذاری توسط ذینفعان کبالت در جوامع محلی در جمهوری دموکراتیک کنگو باشد. چنین سرمایهگذاریهایی میتواند به گسترش برقرسانی و بهداشت، تقویت زیرساختهای بهداشت عمومی کمک کند و مهمتر از همه – تضمین کند که کودکان میتوانند در مدرسه بمانند.
هیچ کودکی مانند لوبو نباید به دلیل کمبود 5 دلار در ماه، تحصیلات خود را از دست بدهد، کمتر از همه زمانی که برخی از شرکتها در صدر زنجیره تامین کبالت در چند هفته سود بیشتری نسبت به کل بودجه ملی کنگو برای سال 2021 معادل 7.2 میلیارد دلار تولید میکنند.
چرا راه حل های ساده ای مانند این هنوز اجرا نشده است؟ زیرا برای شرکتهای فناوری و خودروهای الکتریکی آسانتر است که در حالی که سودشان همچنان در حال رشد است، به جای پذیرش این واقعیت که هنوز هم تعداد زیادی از کودکان در چالهها و تونلهای سمی برای کبالت خود جستجو میکنند، به سمت دیگری نگاه کنند.
اگر کمک کند، مایلم سفری به کنگو برای هر مدیر عاملی ترتیب دهم تا خودش این حقیقت را ببیند.
ما می توانیم با هم تماشا کنیم که معدنچیان صنعتگری مانند پاسکال در تقریباً هر معدن کبالت صنعتی در کنگو کار می کنند. ما میتوانیم تماشا کنیم که کبالت استخراجشده توسط کودکانی مانند لوبو به زنجیرههای تامین شرکتهای معدنی خارجی فروخته میشود که ادعا میکنند در تلاش برای پایان دادن به کار کودکان هستند. و من مطمئن هستم که اگر فقط یک هفته را با هم روی زمین بگذرانیم، یک تونل کبالت در جایی نزدیک فرو می ریزد و همه را زنده به گور می کند.
تا پایان روز در 5 نوامبر 2021، متوجه شدم که پنج جسد از ریزش تونل در داخل معدن در آن روز پیدا شده است. تعداد ناشناخته ای از مردم در زیر خاک مدفون ماندند و برای همیشه در آخرین حالت های وحشت خود دفن شدند.