ظهور و سقوط عمران خان در یک بازی سیاسی مملو از گوگل ها و پرشورها

ظهور و سقوط عمران خان در یک بازی سیاسی مملو از گوگل ها و پرشورها

عمران خان، نخست‌وزیر سابق پاکستان، یک قهرمان کریکت و تبدیل به سیاستمدار که روز سه‌شنبه دستگیر شد، در بحبوحه تورم بالای دهه‌ها و فلج شدن، حمایت مردمی را جلب کرد. کندی اقتصادی قبل از برکناری او در سال گذشته
این پیرمرد 70 ساله حتی پس از مجروح شدن در حمله ماه نوامبر به کاروان خود در حالی که راهپیمایی اعتراضی به اسلام آباد را برای برگزاری انتخابات عمومی زودهنگام رهبری می کرد، از خود نشان نداده است.
خان برای ماه ها از این کار جلوگیری کرده بود دستگیری در تعدادی از پرونده های ثبت شده علیه او که شامل اتهام تحریک جمعیت به خشونت می شود. اعتراضات گسترده ای علیه تلاش های قبلی برای دستگیری وی صورت گرفت.
خان در آوریل سال گذشته در بحبوحه ناامیدی عمومی از تورم بالا، کسری بودجه فزاینده و فساد عمومی که قول داده بود آن را از بین ببرد، از سمت نخست وزیری کنار گذاشته شد.
دیوان عالی تصمیم او برای انحلال پارلمان را لغو کرد و جدایی از ائتلاف حاکم به معنای از دست دادن رای عدم اعتماد او بود.
این امر او را در میان لیست بلندبالایی از نخست وزیران منتخب پاکستان قرار می دهد که نتوانسته اند دوره کامل خود را ببینند – هیچ کدام از زمان استقلال در سال 1947 چنین کاری نکرده اند.
در سال 2018، اسطوره کریکت که پاکستان را به تنها قهرمانی خود در جام جهانی در سال 1992 رساند، این کشور را پشت سر دیدگاه خود مبنی بر کشوری عاری از فساد و مرفه که در خارج از کشور مورد احترام است، گرد آورد. اما شهرت و جذابیت ملی‌گرای آتش‌نشان کافی نبود.
زمانی که خان مورد انتقاد قرار گرفت به دلیل تحت فشار بودن نهاد نظامی قدرتمند، پس از بدتر شدن روابط بین او و ژنرال قمر جاوید باجوا، فرمانده وقت ارتش، برکناری خان اتفاق افتاد.
ارتش که نقش بزرگی در پاکستان دارد و تقریباً نیمی از تاریخ خود را بر این کشور حاکم کرده و کنترل برخی از بزرگترین نهادهای اقتصادی آن را به دست آورده است، گفته است که نسبت به سیاست بی طرف باقی می ماند.
برخاستن ناگهانی
اما بر اساس نظرسنجی های محلی، خان دوباره در میان محبوب ترین رهبران کشور قرار دارد.
به قدرت رسیدن او در سال 2018 بیش از دو دهه پس از آن بود که او برای اولین بار حزب سیاسی خود، حزب تحریک انصاف پاکستان (PTI)، یا حزب جنبش پاکستان برای عدالت را در سال 1996 راه اندازی کرد.
علیرغم شهرت و موقعیت خود به عنوان یک قهرمان در پاکستان دیوانه کریکت، PTI در بیابان سیاسی پاکستان از بین رفت و به مدت 17 سال کرسی دیگری جز کرسی خان کسب نکرد.
در سال 2011، خان شروع به جذب جمعیت عظیمی از جوانان پاکستانی کرد که از فساد بومی، کمبود مزمن برق و بحران در آموزش و بیکاری سرخورده بودند.
او در سال‌های بعد حتی بیشتر از آن حمایت کرد، زیرا مهاجران تحصیل کرده پاکستانی شغل خود را ترک کردند و برای حزب او کار کردند و نوازندگان پاپ و بازیگران به کمپین او پیوستند.
خان در سال 2018 به حامیانش گفت، هدف او تبدیل پاکستان از کشوری با “گروه کوچک ثروتمند و دریایی از فقیر” به “نمونه ای برای یک سیستم انسانی، یک سیستم عادلانه، برای جهان، چه اسلامی است.” دولت رفاه است».
در آن سال او پیروز شد و صعود نادری توسط یک قهرمان ورزشی به قله سیاست را رقم زد. با این حال، ناظران هشدار دادند که بزرگترین دشمن او لفاظی‌های خودش بود که امیدهای هواداران را به اوج رساند.
PLAYBOY TO REFORMER
خان متولد 1952، پسر یک مهندس عمران، با چهار خواهر در یک خانواده مرفه پشتون شهری در لاهور، دومین شهر بزرگ پاکستان، بزرگ شد.
او پس از تحصیلات ممتاز، به دانشگاه آکسفورد رفت و در آنجا در رشته فلسفه، سیاست و اقتصاد فارغ التحصیل شد.
همانطور که حرفه کریکت او شکوفا شد، او در اواخر دهه 1970 در لندن شهرت بازی‌بازی پیدا کرد.
در سال 1995، او با جمیما گلداسمیت، دختر سرمایه دار تجاری جیمز گلداسمیت ازدواج کرد. این زوج که دو پسر با هم داشتند، در سال 2004 از هم جدا شدند. ازدواج دوم با رهام نیار خان، خبرنگار تلویزیونی نیز به طلاق انجامید.
ازدواج سوم او با بوشرا بی بی، یک رهبر معنوی که خان طی بازدیدهایش از زیارتگاه قرن سیزدهم در پاکستان با او آشنا شده بود، نشان دهنده علاقه عمیق او به تصوف – نوعی از عمل اسلامی است که بر تقرب معنوی به خدا تأکید می کند.
زمانی که خان به قدرت رسید، طرح خود را برای ساختن یک دولت “رفاه” با الگوبرداری از آنچه که به گفته او یک سیستم ایده آل بود آغاز کرد که قدمت آن به جهان اسلام حدود 14 قرن قبل از آن برمی گردد.
اما تلاش او برای مبارزه با فساد به عنوان ابزاری برای به حاشیه راندن مخالفان سیاسی – که بسیاری از آنها به اتهام اختلاس زندانی شدند – به شدت مورد انتقاد قرار گرفت.
ژنرال های پاکستان نیز قدرتمند باقی ماندند و افسران نظامی، بازنشسته و در حال خدمت، مسئول بیش از دوجین نهاد غیرنظامی شدند.