اما چیزی که چندان مورد توجه قرار نمی گیرد، طرف دیگر این طیف است: اخراج ها و اخراج ها اساساً متوقف شده اند.
جولیا پولاک، اقتصاددان ارشد Ziprecruiter، گفت: «کارفرمایان برای زندگی عزیز به کارگران آویزان هستند.
تنها 1.36 میلیون نفر در ماه اکتبر شغل خود را از دست دادند که به سختی بیشتر از 1.35 میلیون نفری بود که در ماه مه رها شدند، زمانی که این آمار به پایین ترین حد خود رسید.
داده های وزارت کار نشان می دهد که برای هر شغل 0.67 جوینده کار وجود دارد – یا سه فرصت شغلی برای هر دو نفری که به دنبال کار هستند. این بدترین نسبت برای کارفرمایان از زمانی است که وزارت کار شروع به پیگیری فرصتهای شغلی در سال 2000 کرد.
به طور معمول، نسبت متوسط بیش از دو جویای کار برای هر فرصت شغلی است، به این معنی که در مواقع عادی یک رئیس می تواند یک کارمند را اخراج کند و مطمئن باشد که جایگزین مناسبی را به سرعت و با هزینه ای نه چندان زیاد پیدا می کند.
امروز نه. به گفته پولاک، استخدام یک کارمند جدید برای جایگزینی یک کارگر اخراجی در بازار کار فعلی ممکن است به معنای پرداخت حقوق بالاتر باشد.
اندی چلنجر، معاون ارشد در Challenger, Grey and Christmas، شرکت کاریابی که اعلامیههای اخراج را دنبال میکند، گفت: “شرکتها از انجام هر گونه کاهش بیزاری میکنند. آنها به هر کسی که میتوانند وابسته هستند.” دادههای آن نشان میدهد که اخراجها به پایینترین سطح از سال 1993 رسیده است.
او افزود که این شامل افرادی می شود که ممکن است مرتباً دیر بیایند یا در کار خود اشتباه می کنند.
او گفت: «اگر کسی را رها کنند، جایگزین این است که هیچکس کار را انجام نمیدهد. این بر فروش و رشد آنها تأثیر می گذارد.»
اما سطح فعلی اخراجها و اخراجها نشاندهنده از دست دادن کمتر از 1 درصد از کارگران از ماه مه تاکنون است که یک نرخ کم سابقه است. چلنجر گفت: «این تقریباً به همان اندازه است که می تواند پایین بیاید.
پولاک گفت که بسیاری از کارفرمایان در حال حاضر به دنبال بهبود کار و بهره وری کارگرانی هستند که زمانی ممکن است رها شده باشند و «برنامه های بهبود عملکرد» را برای آن کارمندان اجرا کنند.
پولاک گفت: «در گذشته، اگر یکی از این طرحها را به شما میدادند، اغلب راهی برای ایجاد پرونده اخراج بود. اما اکنون منطقی است که کارفرمایان هر کاری که می توانند برای بهبود عملکرد یک کارمند انجام دهند.
چنین تغییری در نهایت می تواند برای کارمند، کارفرما و اقتصاد خوب باشد.
پولاک گفت: «فکر نمیکنم این بدان معنا باشد که ما نیروی کاری متشکل از بدکارها و افراد ضعیف خواهیم داشت. “سرمایه گذاری بیشتر در آموزش چیز خوبی است. من فکر می کنم این یک مثبت بزرگ برای کارگران است. این بدان معنی است که آنها شانس دوم دارند. این بدان معناست که به آنها فرصتی داده می شود تا رشد کنند، یاد بگیرند و پیشرفت کنند.”
چلنجر و پولاک هر دو گفتند که کمبود نیروی کار نشان دهنده این واقعیت است که 2.4 میلیون نفر کمتر از دو سال پیش در حال حاضر در نیروی کار ایالات متحده، چه در یک شغل یا به دنبال کار، هستند.
بسیاری از افرادی که در طول همه گیری همه گیر نیروی کار را ترک کردند، شاید به دلیل نگرانی های بهداشتی یا نیازهای مراقبت از کودک، هنوز به کشور بازنگشته اند. و برخی، مانند آنهایی که در طول همه گیری زودرس بازنشسته شده اند، ممکن است هرگز برنگردند.
چلنجر گفت: «در حال حاضر اقتصاد در تلاش است تا با حفره بزرگی در بازار کار به سمت جلو حرکت کند.