آنگ سان سوچی به پشت میله های زندان بازگشته است. اما این حرکت دموکراسی خواهانه میانمار را متوقف نخواهد کرد

از آن زمان، سوچی در مکانی نامعلوم در نایپیداو، پایتخت، توسط حکومت نظامی نگهداری می شود. او تمام اتهامات را رد کرده بود و حامیانش می‌گویند که پرونده‌های علیه او انگیزه‌های سیاسی دارند – با هدف دور نگه داشتن او در حالی که ارتش قدرت را تحکیم می‌کند.

وزارت امور خارجه میانمار در بیانیه ای اعلام کرد: «همه افراد در برابر دادگاه برابر هستند و هیچ کس بالاتر از قانون نیست».

این سازمان از سازمان ملل و سایرین به دلیل «قضاوت یک طرفه علیه تصمیم دادگاه که در صلاحیت داخلی یک کشور مستقل است» انتقاد کرد. سخنگوی ارتش میانمار به درخواست CNN برای اظهار نظر بیشتر پاسخی نداد.

سوچی که زمانی نماد دموکراسی برای چندین دهه مبارزه خود علیه حکومت نظامی بود، برای بسیاری در میانمار یک شخصیت مهم و محبوب باقی مانده است. اما، تحلیلگران می گویند، او دیگر نیست نیروی محرکه جنبش دموکراسی خواهانه و مقاومت ضد حکومت نظامی کشور.

آینده کشور اکنون توسط مردم تعیین می شود — در میان کارگران اعتصابی، مبارزانی که علیه ارتش اسلحه به دست می گیرند و ایده آلیست هایی که نقشه راه هایی را تهیه می کنند که یک میانمار فراگیر و فدرال چگونه خواهد بود.

مت اسمیت، مدیرعامل و یکی از بنیانگذاران غیرانتفاعی فورتفای رایت، گفت: «آنچه در حال حاضر در میانمار اتفاق می‌افتد قطعاً بسیار بسیار بزرگ‌تر از جنبشی است که حول داو آنگ سان سوچی می‌چرخد». او گفت که مقاومت در برابر حکومت ارتش “واقعاً توسط ده ها میلیون نفر و آزادی و خواست آنها برای حقوق دموکراسی هدایت می شود.”

آنگ سان سوچی کیست؟

این چهره برجسته اپوزیسیون در طول پنج دهه حکومت نظامی میانمار ظهور کرد و به دلیل مبارزه غیرخشونت آمیزش علیه حکومت نظامی، که 15 سال را در حبس خانگی گذراند، به عنوان نمادی در غرب مورد ستایش قرار گرفت.

حزب سوچی که برای هوادارانش به عنوان “مادر سو” شناخته می شود، در انتخابات سال 2015 با قاطعیت پیروز شد – که به طور گسترده اولین رای آزاد و منصفانه در دهه ها تلقی می شود – مشاور ایالتی و رهبر واقعی میانمار شد.

اما تحلیلگران می گویند که او از طریق کیش شخصیت حکومت می کرد و تمایلی به در نظر گرفتن دیدگاه های جایگزین نداشت. میانمار کشوری بسیار متنوع با بیش از 135 ملیت قومی رسمی است. بسیاری احساس می‌کردند که او برای اکثریت بودایی بامار حکومت می‌کرد، نتوانست آشتی ملی را جدی بگیرد، یا اطمینان حاصل کرد که اقلیت‌های قومی هیچ گونه نفوذ سیاسی دارند.

دیوید ماتیسون گفت: “من فکر می کنم بزرگترین تقصیر او این است که دموکراسی را از پایه به بالا تقویت نکرد – دموکراسی را به پایین تحمیل کرد. یک تحلیلگر مستقل میانماری یک دموکرات خوب در واقع ائتلاف می سازد، و در واقع سعی می کند طرف مقابل را ببیند، او مطلقاً هیچ علاقه ای به آن نداشت.»

معترضان در جریان تظاهرات علیه کودتای نظامی در یانگون در روز 7 مه، سلام سه انگشتی را برای مقاومت انجام می دهند.
این مدیریت نادرست او با بحران روهینگیا بود که وجهه بین المللی قدیس مانند سوچی را در هم شکست. در سال‌های 2016 و 2017، ارتش یک کمپین بی‌رحمانه کشتار و آتش‌سوزی را آغاز کرد که بیش از 740000 نفر از اقلیت روهینگیا را مجبور به فرار به کشور همسایه بنگلادش کرد و باعث شد که یک پرونده نسل‌کشی در دادگاه بین‌المللی دادگستری بررسی شود. گزارش های وحشتناک بازماندگان شامل اتهامات تجاوز گروهی، کشتار دسته جمعی، شکنجه و تخریب گسترده اموال به دست ارتش است.

“دولت او در آن زمان نتوانست با بازرسان بین المللی همکاری کند، که در سطوح مختلف عمیقا نگران کننده است. ما از دولت فشار می آوردیم که برای تعامل با مکانیسم های عدالت بین المللی تلاش بیشتری انجام دهد تا نه تنها تایید کند”. وحشیگری هایی که در حال آشکار شدن بودند، اما فعالانه کاری برای متوقف کردن آنها انجام داد. و البته این اتفاق نیفتاد.”

در لاهه، سوچی شخصاً از ارتش در برابر اتهامات نسل کشی دفاع کرد – از جمله ژنرال هایی که اکنون او را زندانی کرده اند.

علیرغم سقوط او در غرب، او در میانمار بسیار محبوب ماند و سال بعد حزب او در انتخابات نوامبر 2020 پیروز شد – نتیجه ای که رهبران نظامی را تحقیر کرد و زنجیره حوادث منجر به بازپس گیری قدرت توسط حکومت نظامی را آغاز کرد.

مقاومت فراتر از سوچی است

از زمان کودتای فوریه، ارتش تلاش کرده است تا از طریق نیروی خونین قدرت خود را بر مردم اعمال کند.

آژانس های سازمان ملل، گروه های حقوق بشر و روزنامه نگاران محلی قتل عام، دستگیری های دسته جمعی، شکنجه، آوارگی اجباری، قتل عام مردان، زنان و کودکان، سلاح های سنگین توسط نیروهای حکومت نظامی برای حمله به روستاها و ریشه کن کردن گروه های مقاومت مسلحانه و مسدود کردن کمک های بشردوستانه.

به گفته گروه حمایت از انجمن کمک به زندانیان سیاسی، نیروهای حکومت نظامی بیش از 1300 نفر را کشته و بیش از 10000 نفر را دستگیر کرده اند.

نیکلاس کومجیان از مکانیسم تحقیقات مستقل برای میانمار، اخیراً به خبرنگاران گفت که این گروه بیش از 200000 مکاتبه و 1.5 میلیون مدرک دریافت کرده است — کافی برای “نشان دادن یک حمله گسترده و سیستماتیک به جمعیت غیرنظامی که در حد جنایات علیه بشریت است.”
جنبش دموکراسی خواهانه میانمار در بستر این وحشت های روزانه تکامل یافته است. به ویژه جوانانی که در مقایسه با پدر و مادر و پدربزرگ و مادربزرگ خود با آزادی های سیاسی و اقتصادی بیشتری بزرگ شده اند، اکنون برای آینده خود می جنگند، چه با گرفتن سلاح و چه با پیوستن به مبارزات غیر خشونت آمیز.

اسمیت از فورتفای رایت گفت: “مثلاً بسیاری از متخصصان جوان که قبل از کودتا خود را فعال نمی دانستند، چه برسد به سربازان. و بسیاری از آنها اکنون خود را در این نقش ها می بینند.”

اسمیت گفت: سوچی “بدون توجه به اینکه چه اتفاقی می افتد، مرتبط خواهد بود. و البته، او باید فورا آزاد شود.” اما آنچه ما اکنون می بینیم جنبشی نیست که توسط کیش شخصیت هدایت می شود، بلکه یک انقلاب طرفدار دموکراسی از پایین به بالا است.

جامعه بین المللی سوچی را به عنوان چهره ای در برابر حکومت نظامی معرفی کرد، اما تینزار شونلی یی، فعال دموکراسی میانمار گفت: «دموکراسی به این شکل کار نمی کند».

او گفت: «مردم اکنون رهبران جنبش هستند. ما به رهبری جمعی نیاز داریم».

او گفت که مقاومت “توسط هیچ فردی غیرقابل توقف است. هیچ فردی نمی تواند آن را کنترل کند، همه اینها پویا است و از پس زمینه های مختلف برای یک هدف می آید.” “این نوعی انقلاب است که ما هرگز در گذشته تجربه نکرده بودیم – همه درگیر هستند، همه مصمم هستند که دیکتاتوری را سرنگون کنند، نه فقط برای یک حزب یا یک نفر.”

جنبش ضد حکومت تا حد زیادی موفق شده است که بسیاری از گروه های ناهمگون در میانمار را علیه یک دشمن مشترک متحد کند: ارتش. اما خود مقاومت بسیار متنوع است.

نیروهای مدافع خلق به شدت با حکومت نظامی درگیر هستند تا از محله ها و جوامع خود محافظت کنند و شبه نظامیان محلی حملات چریکی را علیه مقامات و زیرساخت های حکومت نظامی انجام می دهند. سازمان‌های اقلیت‌های قومی و ارتش‌های غیردولتی برای حقوق بیشتر و خودمختاری خود پس از دهه‌ها آرزوهای سیاسی محقق نشده می‌جنگند.

در همین حال، صدها هزار نفر از مردم عادی به حمایت از جنبش نافرمانی مدنی ادامه می‌دهند، یک اقدام اعتراضی در مقیاس بزرگ که هدف آن بی‌ثبات کردن حکومت نظامی از طریق اخلال اقتصادی، تحریم‌های گسترده مشاغل وابسته به ارتش، اعتصاب‌های عمومی، کمپین‌های آنلاین، و فرار پرسنل پلیس و نظامی. Thinzar Shunlei Yi CDM را “ستون فقرات انقلاب” می نامد.

دولت وحدت ملی، متشکل از قانونگذاران برکنار شده و اقلیت های قومی تبعید شده به خارج از کشور یا کار زیرزمینی، تلاش می کند تا به عنوان دولت قانونی میانمار به رسمیت شناخته شود و جهان را از به رسمیت شناختن حکومت نظامی باز دارد.

ماتیسون، تحلیلگر میانماری، گفت: «همه اسلحه به دست نمی‌گیرند.» و افزود افراد زیادی هستند که «در پشت صحنه کار می‌کنند تا آرام آرام از ارتش دور شوند».

به گزارش رسانه های محلی، دود ناشی از آتش سوزی در 29 اکتبر در Thantlang، ایالت چین، جایی که بیش از 160 ساختمان در اثر گلوله باران نیروهای نظامی میانمار تخریب شد، بلند می شود.

به گفته فورتفای اسمیت، محکومیت سوچی در زمان حساسی برای میانمار و مخالفان کودتا صادر می‌شود، زیرا حکومت نظامی در حال حفاری است. دستگیری‌های خودسرانه افرادی که افکار را در کشور شکل می‌دهند، مانند سیاستمداران، هنرمندان، نویسندگان، فیلم‌سازان و پزشکان، سیستماتیک است. گزارش‌های مربوط به حملات نظامی، از جمله گلوله باران و یورش به روستاها، آتش‌سوزی و آوارگی مردم در ایالت‌های قومی چین، کارنی، کارن و ساگینگ، از جمله، گسترده است.

“آنها نگران هستند، می ترسند، از بسیاری جهات ضعیف هستند، و این واقعیت که آنها به چنین تاکتیک های وحشتناک وحشیانه ای متوسل می شوند نشان دهنده ضعف سیاسی آنها در کشور است. این تنها ابزاری است که آنها در اختیار دارند. اسمیت با اشاره به ارتش گفت، این تنها ابزاری است که آنها می توانند در حال حاضر برای حفظ قدرت از آن استفاده کنند.

در حالی که بخشی از جذابیت بین المللی سوچی به عقیده او در مورد عدم خشونت غندی گره خورده بود، وضعیت در داخل میانمار تغییر کرده است – و بسیاری اکنون خواستار مقاومت فعال هستند.

خین زاو گفت: “برخی از بین المللی (جامعه) و دیپلمات ها در میانمار می گویند که ما نمی توانیم از (نیروهای دفاع مردمی) حمایت کنیم زیرا آنها از روش های خشونت آمیز استفاده می کنند. خب این معیار کاملاً بی ربط است — به وضعیت ما صدق نمی کند.” وین، مدیر اندیشکده یانگون، موسسه تامپادیپا. “اگر مقاومت نکنی، تو را قتل عام می کنند. آیا قرار است دراز بکشیم و آن را بگیریم، وقتی بچه ها در دامان پدرشان کشته می شوند؟”

خین زاو وین عناصر خشن را به مقاومت فرانسه و لهستان در طول جنگ جهانی دوم تشبیه کرد.

وی گفت: «در ابتدا مردم به سازمان ملل نگاه می کردند تا به کمک ما بیایند. این فقط به سمت مردم جذب می شود که از خود دفاع کنند … از حمایت عمومی زیادی برخوردار است.