اتحادیه اروپا متوجه شده است که نمی تواند برای حمایت به آمریکا تکیه کند. اکنون طرحی برای یک نیروی نظامی مشترک جدید دارد

بحران های ژئوپلیتیک اخیر، به ویژه خروج بی نظم نیروها از افغانستان، این تفکر را تقویت کرده است که اتحادیه اروپا نمی تواند به طور کامل برای حفاظت از خود به ایالات متحده یا ناتو متکی باشد.

به طور تصادفی، طرح اولیه چنین طرحی در این هفته به کشورهای عضو اتحادیه اروپا ارائه شد. “قطب نما استراتژیک برای امنیت و دفاع” یک طرح کلی از نحوه عملکرد همکاری در سراسر بلوک است. این سند به طور کامل در اختیار CNN قرار گرفت.

پیشنهاد اصلی این است که اتحادیه اروپا ظرفیت استقرار سریع حداکثر 5000 نیرو را برای مقابله با بحران های احتمالی متعدد به دست آورد. این گروه‌های استقرار سریع، به‌جای یک نیروی دائمی که به یک فرمانده در بروکسل گزارش می‌دهد، مجموعه‌ای از نیروها از سراسر کشورهای عضو خواهند بود که برای مقابله با یک وظیفه خاص تشکیل شده و از سطح اتحادیه اروپا در آن مأموریت فرماندهی می‌شوند. این وظایف می تواند از یک ماموریت تخلیه، مانند افغانستان، تا حفظ صلح در مرز یا ماموریت های بشردوستانه باشد.

این سند همچنین در مورد نیاز به یک رویکرد مشترک در تدارکات دفاعی، تحقیقات و اطلاعات صحبت می کند تا این بلوک رقابتی تر و کارآمدتر شود. تصدیق می کند که برای انجام این کار، هزینه های ملی و اتحادیه اروپا باید افزایش یابد و بر پر کردن شکاف هایی که در حال حاضر در سراسر اتحادیه اروپا وجود دارد تمرکز کنند.

همه 27 کشور اتحادیه اروپا ملزم به شرکت نیستند. با این حال، استقرار نیروها به نام اتحادیه اروپا مستلزم امضا و مشارکت کشورهای عضو است و جزئیات نحوه عملکرد آن هنوز تایید نشده است.

در حالی که تمسخر اروپایی بدبینانه در مورد ایده “ارتش اتحادیه اروپا” به این معنی است که این پیشنهاد اخیر با هدف سال 1999 که تا 60000 سرباز آماده استقرار در هر لحظه هستند، فاصله زیادی دارد، اما هنوز جاه طلبانه است و به طور غیرمعمول برای اتحادیه اروپا از بالا به پایین، چندجانبه است. پیشنهاد، به طور گسترده توسط تمام 27 کشور عضو حمایت می شود.

با این حال، این روزهای اولیه است و دستیابی به توافق بر سر هر چیز پرهزینه ای از سوی 27 کشور که با نگرانی های امنیتی و مالی بسیار متفاوتی روبرو هستند، چندان ساده نیست.

سربازان لهستانی در روز سه شنبه 16 نوامبر 2021 در جریان درگیری بین مهاجران و مرزبانان لهستانی در مرز بلاروس و لهستان در نزدیکی گرودنو، بلاروس، در طرف دیگر سیم خاردار دیده می شوند.

سی‌ان‌ان برای دریافت ایده‌ای درباره اینکه سران در این مرحله اولیه کجا هستند، با بیش از 20 مقام اتحادیه اروپا، دیپلمات‌ها و سیاستمداران از سراسر اتحادیه با هدف پاسخ به سوالی که بسیاری از سال‌ها پرسیده‌اند، صحبت کرد: آیا اتحادیه اروپا هرگز ارتشی خواهد داشت که خود را صدا بزند؟

تصویر کلی این است که همه بر روی نکته اصلی اتفاق نظر دارند: برای حفظ امنیت اروپا باید کاری انجام داد.

پیترو بناسی، سفیر ایتالیا در اتحادیه اروپا، به سی ان ان گفت که اگرچه قطب نما باید توسط 27 کشور به توافق برسد – برخی از آنها “از نظر قانون اساسی بی طرف هستند، [and] دیگرانی که دارای مواضع قانون اساسی و نظامی متنوعی هستند” — او مطمئن است که اتحادیه اروپا می تواند “فرهنگ استراتژیک مشترکی ایجاد کند” و این طرح برای رسیدن به این هدف شتاب ایجاد خواهد کرد.

تقریباً همه کسانی که CNN با آنها صحبت کرده اند، این نظر یا نسخه ای از آن را به اشتراک گذاشته اند. با این حال، اختلافات طولانی مدت وجود دارد که به طور اجتناب ناپذیری این شتاب را کاهش می دهد.

مشتاق ترین کشور بدون شک فرانسه است. رئیس جمهور امانوئل ماکرون رویای خود را برای اروپای قوی تر با ادغام بیشتر در امور خارجی پنهان نکرده است. او حتی برای کاهش نیاز اروپا به حفاظت از ناتو به رهبری ایالات متحده، خواستار تشکیل «ارتش واقعی اروپایی» شده است.

هدف فعلی این است که قطب نما استراتژیک در ماه مارس به توافق برسد، در حالی که فرانسه ریاست دوره ای اتحادیه اروپا را بر عهده دارد. اما ماکرون ممکن است بخواهد شامپاین را روی یخ بچسباند، زیرا بسیاری از همتایان اروپایی او در بحث دفاع، کمتر دلخور هستند.

مهمتر از همه، برخی در شرق اتحادیه اروپا – کشورهایی مانند لهستان، استونی و لیتوانی – موافق این طرح هستند، اما تنها در صورتی که یک توافق رسمی اشاره خاصی به تهدید روسیه و تا حدی چین داشته باشد.

رئیس جمهور روسیه ولادیمیر پوتین (L) در مراسم امضای قرارداد در تالار بزرگ مردم پکن در 25 ژوئن 2016 در پکن، چین، با رئیس جمهور چین، شی جین پینگ، دست می دهد.

در حال حاضر، این سند به روابط رو به وخامت اتحادیه اروپا با همسایه‌اش می‌پردازد، اما همچنین می‌گوید: «منافع مشترک و فرهنگ مشترک در واقع اتحادیه اروپا و روسیه را به هم مرتبط می‌کند» و همچنان با «روسیه در برخی مسائل خاص که در مورد آن‌ها به آن‌ها ارتباط داریم، تعامل خواهد داشت». اولویت های مشترک دارند.” کشورهای شرقی نیز نسبت به هرگونه طرحی که ناتو را تضعیف کند ابراز نگرانی کرده اند.

اسکاندیناوی ها نیز نگران روسیه هستند. دیپلمات ها و مقامات این کشورها توضیح دادند که “ما در این بخش از جهان در معرض خطر واقعی روسیه هستیم” و تصریح کردند که “ائتلاف ترانس آتلانتیک باید به عنوان بخشی از هر طرح گسترده تر اتحادیه اروپا تقویت شود.”

بسیاری از مقامات، دیپلمات ها و سیاستمداران گفتند که معتقدند ماکرون نقطه گیر اصلی است و تمایلی به اشاره انگشت به سوی روسیه ندارد.

بعد، به اصطلاح “صرفه جویان”. این دقیقاً همان «چهار مقتصد» نیست – دانمارک که از قطب‌نمای استراتژیک، هلند، اتریش و سوئد انصراف داده است – که با امضای بسته کووید در سال گذشته زندگی را برای اتحادیه اروپا دشوار کرد.

با این حال، مقامات برخی از این کشورها ابراز نگرانی کردند که نیروهای اختصاص داده شده به تیم های استقرار سریع هرگز مورد استفاده قرار نگیرند، این اقدام وتو خواهد شد و کل ماجرا به هدر رفتن پول منجر می شود که ناتو را تضعیف می کند و ائتلاف ترانس آتلانتیک را تضعیف می کند.

آخرین قطعه پازل آلمان است. ثروتمندترین کشور اتحادیه اروپا هنوز در حال مذاکره با دولت ائتلافی بعدی خود است و مقامات می گویند که پیش بینی دقیق اینکه برلین در سال آینده چقدر جنگ طلب خواهد بود بسیار سخت است.

صدراعظم آلمان آنگلا مرکل (L) و وزیر دفاع وقت، اورسولا فون در لاینات، در مورد مشارکت آلمان در مداخله نظامی به رهبری ائتلاف در سوریه در 4 دسامبر 2015. فون در لاین اکنون رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا است.

یک دیپلمات آلمانی به سی‌ان‌ان گفت: «ما هنوز نمی‌دانیم چه کسی دفاع را اداره می‌کند. به نظر من احتمالاً این سوسیالیست‌ها هستند که مایل هستند در مواردی مانند بیمارستان‌های صحرایی و عدم مشارکت در خارج از کشور مانند فرانسه مشارکت کنند. ممکن است از ما بخواهد. این می تواند یک اختلاف واقعی باشد.”

علیرغم تمام مشکلات احتمالی، خوش بینی صمیمانه وجود دارد که اگر همه واقع بین و جدی باشند، می توان این تفاوت ها را از بین برد.

راسا جوکنویچینه، نماینده پارلمان اروپا و وزیر دفاع سابق لیتوانی، می‌گوید که «تنها اتحادیه اروپا قادر به حل» تهدیدات ترکیبی که از سوی بازیگران متخاصم در روسیه و چین با آن مواجه است، است. با این حال، او ابراز نگرانی می کند که اگر اتحادیه نتواند در مورد مسائلی از جمله امنیت سایبری، توانایی نظامی، “دیدگاه واقع بینانه تر از روسیه” و مهمتر از همه هزینه ها به توافق برسد، آنگاه “همانطوری خواهد بود که گرتا تونبرگ می گوید، فقط بلاهههه. بلا.”

الکساندر استاب، نخست وزیر سابق فنلاند معتقد است که شور و شوق مجدد بروکسل برای امنیت “به موقع، مهم و واقع بینانه است. ایالات متحده قرار نیست برای همیشه از امنیت اروپا حمایت کند.”

او می‌گوید که اگر اروپا می‌خواهد در مورد محافظت از خود جدی باشد، “باید درک کند که مرز بین جنگ و صلح مبهم است… قدرت نرم به سلاح تبدیل شده و به قدرت سخت تبدیل شده است. ما می‌بینیم که با استفاده از پناهجویان به عنوان سلاح ما شاهد استفاده از اطلاعات، تجارت، انرژی و واکسن به عنوان سلاح هستیم.»

پرزیدنت ماکرون پر سر و صداترین تشویق کننده برای یک سیاست خارجی یکپارچه اتحادیه اروپا است

اتحادیه اروپا تا حد زیادی به خاطر گستره صمیمانه جاه طلبی خود مورد تحسین قرار گرفته است و تحلیلگران امیدوارند که بتوانند در مورد یکی از پیچیده ترین موضوعات دیپلماسی اروپایی به توافقی معنادار دست یابند.

ولینا چاکارووا، مدیر مؤسسه اتریش برای سیاست اروپا و امنیت، اذعان می کند که یافتن اجماع فرآیندی طولانی خواهد بود، اما می تواند شاهد حرکت مثبت باشد.

پس از تصویب … جهت گیری های مشخصی وجود خواهد داشت که اتحادیه اروپا و کشورهای عضو باید در مورد ایجاد مشارکت ها و اتحادها، افزایش قابلیت ها، ایجاد انعطاف پذیری در حوزه ها و بخش های کلیدی، و در نهایت دستیابی به بحران سریع و کارآمد، به سمت آن حرکت کنند. مدیریت مبتنی بر ارزیابی استراتژیک مشترک تهدیدات مشترک.”

این یک دستاورد خارق العاده خواهد بود. گرچه ارتش اتحادیه اروپا نیست که بسیاری از آن آرزو داشتند یا از آن می ترسیدند – بسته به دیدگاه شما – دیدن کشورهای عضو به طور گسترده در یک صفحه در مورد موضوعی که به وضوح نیاز به پرداختن دارد، شاداب است.

با این حال، این واقعاً آغاز روند است و سیاست های زیادی برای عبور از آن وجود دارد – از جمله انتخابات سال آینده فرانسه که می تواند ماکرون، رهبر تشویق، را از سمت خود اخراج کند.

و سیاست اغلب چیزی است که بهترین برنامه های بروکسل را خراب می کند. استیون بلوکمنز، مدیر تحقیقات مرکز مطالعات سیاست اروپا، می‌گوید که “برای اینکه لاستیک به راه بیفتد، کشورهای عضو باید نگرانی‌های داخلی خود در مورد خون و گنج را کنار بگذارند و اجازه دهند منافع امنیتی مشترک غالب شود. هر کشور عضو واحدی. بنابراین می‌تواند استقرار را به دلیل نگرانی‌های به اصطلاح «حیاتی» امنیت ملی به تأخیر بیندازد یا وتو کند.»

با وجود همه صداهای مثبت در حال حاضر، کاملاً ممکن است زمانی که همه 27 رهبر برای بحث در مورد این پیشنهاد در اتاقی محبوس شوند، منافع ملی برهنه و کشمکش های قبلی به دست گرفته شود و این طرح کم رنگ شود یا در قفسه گذاشته شود.

و در حالی که مقامات عالی رتبه در بروکسل خوشبین هستند که این طرح برای جلوگیری از چنین اهمالکاری کافی است، وقتی این مقدار پول روی میز وجود دارد و سرمایه سیاسی در خطر است، دیپلماسی، سازش و اتحاد می تواند به راحتی از پنجره خارج شود.

که برای اتحادیه اروپا به سختی اولین بار خواهد بود.